-
سلام بر تو...
سهشنبه 3 بهمن 1385 22:21
سلام بر حسین ، سلام بر شاه شهیدان ، سلام بر یاور مظلومان سلام بر تو ای شاهزاده کربلا ، طفل بی گناه ، اصغر کربلا سلام بر روح پاک و مقدس تو ای حافظ قرآن ، حسین بی سرپناهان سلام بر شما یاران حیسن ، غمخوار و همدرد حسین سلام بر شهید کربلای مقدس ، حسین مظلوم ، سلام
-
عطر کربلا...
یکشنبه 1 بهمن 1385 22:50
======================== عطر کربلا آمد .. یاد آن حافظ قرآن ، یاور مظلومان حسین آمد.. صدای گریه های شبانه زهرا ، بانوی غمها آمد ... ندای یا حسین باز بر لبها نشست ... بوی مدینه آمد .. با عرض سلام به دوستان عزیز و تسلیت به مناسبت ماه محرم! بخش نظرات وبلاگ را فعال کردم ... پیشاپیش مشتاق دیدن متنهای پر محبتتان هستم ....
-
تنها گلی که چیدم!
چهارشنبه 27 دی 1385 22:03
تنها گلی که چیدم! از میان هزاران باغ و بوستانی که بوی عطر و شادی را می دادند ، از همان باغ که عطر شادی و زندگی را می داد و انگار همان بهشت بود...! در بین انبوه گلهای شاد و رنان ، گلهایی که قد برافراشته و تازه شکوفه زده بودند آری من همان کسی بودم که تنها حق داشتم یک شاخه گل را از میان آن همه گلهای یاس و خندان بچینم و...
-
عزیز دلم
پنجشنبه 21 دی 1385 22:31
زمزمه من ، عزیز دلم فصلی سبز با حضور دلهای همیشه سبز و پاکمان جای خود را به پاییزی زرد و ارغوانی داد و فریاد برگها در زیر قدم هایمان را دوباره زنده کرد! این فصل زرد و ارغوانی با تمام زیبایی هایش با گذر مهتاب از آسمان شبهایمان هم اکنون به فصلی به یاد ماندنی و خاطره انگیز آرزوی دو قلب عاشق نزدیک شد همان فصل سپید با حضور...
-
عاشقتر می شوم!
شنبه 25 آذر 1385 22:00
روزها می گذرد و من باز عاشقتر می شوم روزها همچنان می گذرد ، ماهها سپری می شود و سالها نیز در گذرند و من باز همان مرد تنهای عاشقانه های تو هستم ! زیبایی این عشق و خاطره شیرینش بعد این همه مدت ، دوری و نزدیکی شادی و گریه و غم و غصه برای من زنده باقی مانده است و امروز را با دلی عاشق و روزهای بعد آن را با دلی عاشقتر به...
-
شهر سوخته عشق
دوشنبه 13 آذر 1385 22:12
شهر سوخته عشق ! مهربانم آن زمان که آمدی ، آن دلی که معشوق عشق تو شد من بودم ! آن چشمی که سحرگاهان برای تو اشک ریخت ، چشمهای گریان من بودند چه گریه هایی که برای تو در سکوت سردم از گونه هایم بر زمین جاری نگشتند! گریه های من ، قطره هایی از دریای عشق را برای دریای زندگی هدیه کرد ... گریه هایی که عشق تو را ، مهر و محبت تو...
-
اشک باران ، عشق باران
دوشنبه 6 آذر 1385 22:09
* اشک باران ، عشق باران * و دوباره باران است که با قطره های پاکش، نم نم بارانش ، صدای قطرات ریزش و حس عجیبش دلم را دیوانه کرده است! در شبی بارانی ، شبی مهتابی کوله باری از تنهایی ها بر دوش خسته من افتاده است و زندگی حال و هوای دگر را گرفته و بغض گلویم می خواهد دیگر خالی شود! کوچه های خلوت را قدم می زنم و در زیر باران...
-
گریه مکن مسافر من
یکشنبه 28 آبان 1385 21:15
گریه مکن مسافر من در دهکده عشق اسیر و گرفتار شده ام ! اسیر قلبهای بی احساس شده ام مانده ام و حسرت روزهای لبخند و شادی را می کشم ! دلم حال و هوای روزهای سبز عاشقی را کرده است آن روزها که همدم و یاوری بود برای تن خسته من تا عبور دهد مرا از جاده های پر فراز و نشیب زندگی که عبور از آن همانند عبور از سیاهی می باشد و اکنون...
-
باور داشته باش
شنبه 20 آبان 1385 21:15
باور داشته باش ای آنکه در سکوت شبانه ام مرا دلگرم به زندگی کرده ای ، تن خسته ام از آتش عشقت سوخته و تار و پود شده است ! ای ناجی قلب سوخته ام من تو را می خواهم اگر تا به حال به پیشت نیامده ام این را بدان که عشقم را دوست داشته ام ! ای گونه های سرخ شقایق ، و ای قطره های سرد یک عاشق من عشقم را واقعا دوست می دارم اگر دوست...
-
دلتنگ رفتنم...
یکشنبه 14 آبان 1385 20:49
دلتنگ رفتنـم و باز در یک غروب غم انگیز نشسته ام و چشمهایم آسمان را به امانت برای خودش نگه داشته است، و همچنان نظاره گر آسمانهای آبی و بی کران شده است ! این دل بی تب و تابم هوای سفر را کرده است... و باز باد همیشه سرگردان، حضورش را در دل پائیزیم نمایان ساخته است! برگهای زرد و رنگ پریده دلم را همچنان بادی که از شرق این...
-
ساده دل مباش !
جمعه 5 آبان 1385 21:15
سـاده دل مباش اگر روزگار بی وفا شده است ، اگر آسمان ابری و دلتنگ شده است اگر آواز مرغ عشق در قفس های زندگی به گوش نمی رسد ! اگر قاصدکی برایت خبر از شادی و خوشحالی نمی دهد و بر لبهایت شادی نمی نشیند اگر همیشه غم و غصه به سراغت می آید ، ساده مباش و مگو که کسی مرا دوست نمی دارد به حرفهای آنان که عشق برایشان کابوس است و...
-
اسیری در قفس
پنجشنبه 27 مهر 1385 21:02
اسیری در قفس سرخ فریادی از ته دل ، یک آهی برای دل ، قفسی برای دل و یک دریایی پر از غم تنهایی ها برای دل قفسی از جنس تنهایی ها و دردهای همیگشی زندگی ، برای عاشقی در قفس زندگی ! برای یک دل که پر از درد و دل است قفسی باید بود که پر از سکوت است تا خالی شود از غم هجران ، غم بی پایان و بغض های مانده در گلویش .. سکوتی که...
-
یا علی
یکشنبه 23 مهر 1385 20:10
شهادت مظلومانه اولین اختر تابناک آسمانهای ولایت و امامت ، سرور شیعیان حضرت علی (ع) را برعموم شیعیان جهان و پیروان راه آن امام تسلیت عرض می کنم علی ، شایسته امامت ، فراتر از شهامت باز آمد ، باز فرا رسید آن روز که روزی غم انگیز و خاطره ای دردناک در تاریخ شیعیان می باشد باز فرا رسید آن روز که اشک جدایی دردمندان و...
-
رسم زندگانی
دوشنبه 17 مهر 1385 20:58
رسم زندگانی زندگی چقدر فراز و نشیب دارد ، همیشه هر لحظه لحظه اش همچو یادی در خاطرت نقش می بندد . لحظه های تلخ و شیرینش ، لحظه های غم و غصه هایش ! لحظه هایی که حتی تصورش را قادر نخواهی بود ، در ذهنت به تصویر بکشی به یاد بیاوری و آن را زنده یاد کنی ! به آسمان که چشم می اندازی بغض غریبی گلویت را می گیرد ، می خواهی گریه...
-
عزیزترینی
جمعه 7 مهر 1385 20:54
عزیزترینی چشمهایم را که همیشه نظاره گر آن سوی جاده ها می باشد ، می بندم و با خود می گریم ! اشکهایم قطره قطره از گونه های سرخم بر دل زمین می نشیند هر قطره از اشکهای خیسم مرا به یاد و خاطره آن روزها می برد ، خاطره های آن روز دوباره گلویم را به سوی بغض فرا می خواند ! با خود می گویم که چقدر تنهایم ، با دل غمگین خود به درد...
-
لحظه جدایی
جمعه 31 شهریور 1385 22:00
حلول ماه مبارک رمضان بر ایرانیان عزیز و مسلمانان جهان مبارک باد. از آفریننده این ماه زیبا و پر برکت نیز آرزومند مستجاب دعاها و نییت های پاک شما هستیم لحـظه جـدایـی رسید آن لحظه شور و غم انگیز زندگی ، لحظه ای که باید از همسفر زندگیم خداحافظی کنم ، رسید آن لحظه که باید از یار همیگشی قلبم جدا شوم .... خداحافظی کنم ! رسید...
-
چه شد آن روزها ؟!
پنجشنبه 23 شهریور 1385 20:44
چه شد آن روزها ؟ چه شد آن روزها که قلم عشق را در دستان خود می فشردم و می نوشتم از عشق و تو هم حرف دل مرا که ترسیمی در کاغذی سپید بود ، می خواندی و به نوای دلم گوش فرا می دادی چه شد آن روزها که دکلمه دوستت دارم را تنها برای عزیزترینم که تو بودی ، زمزمه می کردم چه شد آن روزها که شب ها ستارگان آسمانهای سیاه و تار را دسته...
-
بی وفا شده ای !
جمعه 17 شهریور 1385 16:15
ولادت منجی عالم بشریت ، چشم به انتظار عاشقان ولایت و امامت ، گلی از جنس مرهمت مهدی ( عج ) را بر تمامی مسلمین جهان ، به خصوص ایرانیان عزیز تبریک عرض می کنم *** بی وفا شده ای دیگر به خاطر من سر به جاده ها نمی زنی ، از همه چیز و همه کس دل نمی بری ! دیگر احساس تنهایی مرا نوازش نمی کنی ، برایم اشک خوشحالی نمی ریزی ! گونه...
-
شکایت از آسمانها
چهارشنبه 8 شهریور 1385 21:36
شکایت از آسمانها هفت آسمان شهر دل دیگر تیره و تار است ، شهر دل دیگر شکسته حال است آسمانها پر از آه و ناله شده است ، دلها باز در جاده ها به انتظار مانده است سرزمین آروزها دیگر بی امید مانده است ، چرا باز همه جا سوت و کور شده است ؟ نه صدایی از سوی بیشه عشق به گوش می رسد ، نه آوای عشق سروده می شود ماتم و هیران در این...
-
عاشقانه ها
یکشنبه 29 مرداد 1385 22:15
قصه من و تو قصه من و تو از همان روزی آغاز شد که دفتر عاشقی لیلی و محنون قصه ها بسته شد ! قصه من و تو همان روزی آغاز شد که مهتاب چشمهایت بر حوزچه فلب من تاپید قصه من و تو از همان روزی آغاز شد که سایه خیالی وجود تو بر کوچه سوت و کور ما پر آوازه شد از همان روزی آغاز شد که نگاه خیست بر چشمهایم غم ندیده من افتاد و مرا با...
-
چگونه ؟
پنجشنبه 19 مرداد 1385 21:23
چگونه ؟ چگونه صبر کنم این روزها را ، که برای عاشقی همچو من ، مثل یک سال و یا حتی قرنی به طول می انجامد تا تمام تمام شود ! چگونه این روزها را تک تک بشمارم تا لحظه دیدار با یار وفادارم ، فرا رسد ؟ چگونه درد دل خود را در وجود آشفته حال خود پهان کنم ؟ نمی دانی برایت چه زمزمه ها که در لبهای خشکیده ام نکرده ام ... نمی دانی...
-
مادر،عشق مادر
چهارشنبه 11 مرداد 1385 21:46
مادر،عشق مادر الفبای زندگی ، الفبای عاشقی و الفبای درک مفاهیم و دلهره های زندگی مادر ، تنها عشق دوران شکوفایی و دوان شروع رندگانی هستی بخش عشق از دوران کودکی ، از دوران آشفتگی ، در وجود یک عاشق دوران کودکانیم ، دوران الفبای زندگانیم و دوران سختی راههای پر فراز و نشیب عاشقیم را می تواند در خود به تصویر بکشد! تنها او می...
-
عاشقانه ای نو
پنجشنبه 29 تیر 1385 21:13
-
عاشقانه
چهارشنبه 28 تیر 1385 21:56
توجه :- - - - - - - - - - -- - - - - - - - - - -- - - - - - - - - - -- - - - - - - - - - - : توجه تصاویر مربوطه طرحی از * فراتر از عشق * می باشند و استفاده از آنها تنها با ذکر منبع مجاز می باشد
-
شکوفایی عشق
دوشنبه 26 تیر 1385 20:08
شکوفایی عشق شکوفایی عشق را می توان همچو قطرات کوچک و زلال باران که از نقاب آسمان آبی بر دل سرد و عطش زده زمین می بارد، در خود مجسم کرد!! شکوفایی عشق را می توان از نگاه های معصومانه و خیس عاشقی به جاده های انتظار دانست.! شکوفایی عشق را می توان از عاشقی که انتظار معشوقش را می کشد ، دانست شکوفایی قله های پر فراز و نشیب...