عشق ؛ فراتر از عشق

عشق فراتر از عشق متنهای عاشقانه تصاویر عاشقانه داستان عاشقانه دلتنگی ها عشق بی همتا

عشق ؛ فراتر از عشق

عشق فراتر از عشق متنهای عاشقانه تصاویر عاشقانه داستان عاشقانه دلتنگی ها عشق بی همتا

آرزو...


  آرزو...




قلب تنهایم مدتی بود روزگار سر می کرد و با زندگی خود کنار می آمد...


خیلی تنها بود و خلوتش تنها گریه و دوری ، همه شب خیره به آسمانها !


سر می کرد ایام گرچه به سختی ، گرچه با تنهایی خود شده بود رفیق سرسختی !


مدتی نشد آمدی به زندگی ام ، برایت یک عالمه درد دل گفتم ؛


از بودنم در سکوت سرد گفتم ، از گرفتن بغض در گلویم گفتم؛


گفتم که چقدر تنهایم ، گفتم که عشق را به پاکی می ستایم؛


تو بگو ؛ مگر نگفتم همه اینها را ؟! یا که نشنیدی و رهایم کردی بی ادعا ؟!


گفتم که واژه واژه ی دفتر عشقم برای توست ؛ وجودم همه محو تماشای توست ...


هستی ام همه در گرو توست ، مرا رهایم مکن این چنین!


به همین سادگی خواستی بشکنی قلبم را ، حیف که خیلی دوست می دارم تو را...


آرزویم شده همین دم بمیرم برای تو  ، تا که نبینم روز رفتنِ تو!


می میرم ؛ تا بتوانم عشق تو را تا ابد داشته باشم؛ چرا که با ماندن خیلی می ترسم!


می ترسم  شوخی هایت آخر حقیقتی شود که بشکند قلبم را ،


چه خوب است وقتی با همیم ؛ خیلی عاشقانه و صادقانه برای همیم؛


چشمهایم را نگاه کن پُر از رود شده ؛ گرچه نتواسته حتی راه تو را بگیره!


آرزو دارم همین دم بمیرم تا شاهد رفتنت نشوم ؛ گفته بودم می میرم ،


اگر باتنهایی ، خلوتم بگذاری !


نمی خواهم با غم بسازم ، نمی خواهم به اشکهای تو بنازم ؛


بگذار همین دم بمیرم ، آرزویم را با خود به دنیایی دگر ببرم...




©

نویسنده شهرام دانش

Writen By  Shahram Danesh



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد